شیطان و شیطان پرستی
درباره شیاطین و فراماسونری و شیطان پرستی
پنج شنبه 2 تير 1390برچسب:, :: 19:36 :: نويسنده : صابر قنادیان حامد
![]() عمده اين اقدامات در فضاي تاسيس و فعاليت گروه متاليكا تاكنون دنبال شده است كه در ادامه به معرفي آن خواهيم پرداخت. 1. آشنايي با متال
در سال 1981 يك نوازنده درام به نام «لارس الريچ» با انتشار يك آگهي فراخوان تشكيل يك گروه هوي متال را اعلام و پس از مدتي موفق به جذب افراد مختلفي ميشود. فعاليت اين گروهها مانند ساير گروه هاي هوي متال به صورت غيرقانوني و زيرزميني در ظاهر و در باطن با حمايت سازمانهاي جاسوسي ايالات متحده آمريكا با شعارهاي اجتماعي و اعتراضي ادامه و گسترش مييابد . اين گروه چند سال بعد پيشنهادهاي Black metal را نيز ادامه داد و ضمن ارائه آثار مختلف زمينه را براي شكلگيري گروه هاي بعدي فراهم آورد . * ارزشهاي القايي متال: متال در حقيقت ضدارزشهايي را ارائه مينمايد كه شامل «بازگشت به تاريكي» (محور اصلي تفكرات شيطانپرستان ، بيرحمي و تجاوزات جنسي، فحاشي، هجوم و حمله به جامعه و فرهنگ عمومي آن) ميباشد . خوانندگان اين گروه بر روي صحنه و در كليپهاي خياباني دست به خوردن و آشاميدن ميوههاي فاسد، ادرار، مدفوع، خون و مردار نموده و از كثيفترين گروههاي موسيقي جهان به حساب ميآيند. همچنين گفتني است متال از همجنس بازي نيز دفاع مينمايد و آلبومي را در سالروز مرگ «كوئين» ، همجنسباز بنام آمريكايي منتشر كرد. برخي آمارها حكايت از اين امر دارد كه تاكنون بيش از ده ميليون و دويست هزار كپي از آلبوم هاي اين گروه « موسيقي شيطاني » به فروش رسيده است. براي آشنايي با افكار خوانندگان و ادارهكنندگان گروههاي متال در ادامه برخي از اشعار ايشان با ترجمه آن ارائه ميشود : Band: Nargaroth Song:The Day Burzum Killed Mayhem Album: Black Metal Ist Krieg (2001) a year of misery؟ سال بدبختي ؟ Darkness fills the sky. تاريكي آسمان را در برگرفت I hear the warriors cry. صداي گريه سلحشور را مي شنوم The legend tells a story افسانهها داستاني را بيان مي كنند From a Viking from the north, از وايكينگي از شمال Who met a Death Warrior چه كسي سلحشور مرگ را ملاقات كرده؟ Black Metal was never really the same. بلك متال هرگز يكسان نبود The legend call it murder افسانهها آن را كشتار ناميدند And the Viking had survived. و وايكينگ نجات يافت But the eyes of the Death Warrior اما چشمان سلحشور مرگ Never saw again the sun upon the sky. هرگز خورشيد را بر فراز آسمان نديد And the quintessence: و در اصل: Everyone recognized war, همگان جنگ را تاييد كردند That Black Metal isn't just Entertainment anymore. بلك متال فقط يك سرگرمي نبود I can still remember هنوز هم مي توانم به ياد بياورم My emotions so confused. احساسات فوق العاده مغشوشم را My soul was seeking answers. روحم به دنبال پاسخ بود No knife I let unused. تيغه اي نبود كه بگذارم بي استفاده بماند So many questions سوالات بسيار زيادي I had to satisfy. مجبور بودم كه خرسند باشم My soul was under torture, روحم زير شكنجه بود But I knew my way was right اما من مي دانستم كه راه من درست است I see a cemetery fall asleep under fog قبرستاني را ديدم كه در زير مه به خواب رفته بود And I know the old days will never come Again. و من مي دانم كه روزهاي گذشته هرگز باز نمي گردند 1993, this year of misery was the knife سالي از بد بختي كه همانند چاقويي which split the Black Metal scene apart. چشم انداز بلك متال را از هم جدا ساخت Since that mighty day Black metal split his Way, بعد از آن روز بزرگ بلك متال توسط او دو نيم شد And the unity was never the same again. و يگانگي هرگز به جود نيامد Lies, rumors and hate. Moneymaking, sadness And shame دروغها ، شايعات و نفرت. منافع، دلسردي و شرمساري. And all this by, the Day as Burzum Killed Mayhem. و همه اينها در روزي كه بارزام مايهم را كشت Remember this day! Remember this way! اين روز را به خاطر سپار، اين طريق را به خاطر سپار That you never betray, what here leads you On your way! تو هرگز تسليم نخواهي شد، كه در اينجا به راهي سوقت دهند And I never will forget و من هرگز فراموش نخواهم كرد The day as this both warriors met. روزي را كه اين دو سلحشور رودررو شدند The blood was hot the moon was red خون جوشان بود و ماه قرمز رنگ، And Black Metal created his own grave. و بلك متال براي خود قبري ايجاد كرد And I dream from days before و من رويايي ديدم از روز قبل Black Metal Maniacs, no whore, مجنونان بلك متال، هيچ فحشايي نبود In the legions of war در سپاه نبرد The demons in our heads the law. شياطين بر سر ما قانون، So I summon you once again, و من تو را بار دگر فرا خواندم We should never forget the pain ما هرگز نبايد رنج را از ياد ببريم From older days in our veins از روزگاران گذشته در شاهرگ ما We now cut of that it can flow like rain. تكه اي از آن هست كه همانند باران گردش كند Arrghh, this was the legend from اين افسانه اي بود از ![]() 2. دلايل استفاده از موسيقي الف . جاذبه هاي مجازي و حاشيهاي موسيقي متاليكا مانند ايجاد فضا براي روابط آزاد دختران پسران ب. ارزان و قابل دسترسي بودن موسيقي با توجه به ارتقاءتجهيزات فني تكثير و توزيع ج . كاهش سطح حساسيت يا حساسيت زدايي از طريق نفوذ به خانوادهها ،شركتها ،اتومبيلهاي شخصي ،رايانههاي شخصي بالاخره گوشيهاي تلفن همراه 3. روند و روال روند و روالي كه موسيقي متال در گسترش مقوله شيطانپرستي تاكنون طي كرده است بسيار قابل توجه ميباشند . ظهور يك خواننده جديد دقيقا به مثابه يك شيطان جديد همواره جمع تازهاي از علايق و عواطف اقشار مختلف مردم در كشورهاي جهان را (عليالخصوص جوانان) به خود جلب ميكند. نقش موسيقي متال نقش حساس گسترش دامنه مخاطبين شيطانگرايي مي باشد . از سوي ديگر با گذشت زمان خوانندگان متال همه روزه بيشتر تمايلات شيطاني خود را آشكار مينمايند و بدينسان ميتوان آنها را تنها عامل تبليغ شيطانگرايي معرفي كرد . 4. مرلين منسون ![]() «برايان هاگ وارنر» نام اصلي فردي است كه امروز به مرلين منسون يا به اختصار(MM) شهرت يافته است . وي كه اكنون علاوه بر هواداران چندين هزار نفري در اقصي نقاط جهان به عنوان شيطان بزرگ شناخته و مورد پرستش قرار ميگيرد . مانند ساير افرادي كه از چهرههاي شاخص شيطانپرستي به حساب ميآيند دوران كودكي توام با سختيهاي فراوان مانند فقر و تنگدستي را سپري كردهاست. «برايان وارنر» يا (MM) تاكنون توانسته است نقش يك منجي را براي شيطانپرستي ايفا كند و اين افراد را از بنبست عزلت خارج كرده و مجددا به عرصه فعاليتهاي اجتماعي وارد سازد . مرلين منسون نيز مانند ساير چهرههاي شناخته شده شيطانيسم چندين مرحله در طول عمرش يعني طي 38 سال گذشته ، براي مدت چند ماه يا چند هفته از نظرها دور شده و پس از طي زمان موردنظر با ارائه يك كنسرت بزرگ و يا در چهرهاي جديد و البته سخيفتر از گذشته ظاهر ميشود . (لازم به ذكر است كه شيطانپرستان ادعا ميكنند كه در اين مدت به ملاقات شيطان و يا شياطين ميروند و دستوراتي را دريافت ميكنند.) گفتني است طبق اطلاعات موجود زماني كه اين افراد «غيب» ميشوند ، جلساتي را با برخي مقامات بلندپايه امنيتي آمريكا و رژيم صهيونيستي برگزار مينمايند و خواستههايشان را مبني بر حمايتهاي مالي ، حقوقي و ... بيان و از حمايت ايشان برخوردار ميشوند . نظرات شما عزیزان:
آخرین مطالب پيوندها
نويسندگان |
||
![]() |